معنی نیک فطرتی - جستجوی لغت در جدول جو
نیک فطرتی
(فِ رَ)
نیک طینتی. خوش ذاتی
ادامه...
نیک طینتی. خوش ذاتی
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نیکوفطرتی
(فِ رَ)
نیک نهادی. خیرخواهی. نیک خواهی
ادامه...
نیک نهادی. خیرخواهی. نیک خواهی
لغت نامه دهخدا
نیک فطرت
(فِ رَ)
نیک سرشت. نیک نهاد. نیک طینت
ادامه...
نیک سرشت. نیک نهاد. نیک طینت
لغت نامه دهخدا
پاک فطرتی
(فِ رَ)
پاک سرشتی
ادامه...
پاک سرشتی
لغت نامه دهخدا
نیک سیرتی
(رَ)
پاک نهادی. پاکدلی. نیکوسیرتی. نیک سیرت بودن. رجوع به نیک سیرت شود
ادامه...
پاک نهادی. پاکدلی. نیکوسیرتی. نیک سیرت بودن. رجوع به نیک سیرت شود
لغت نامه دهخدا
نکوفطرتی
(نِ فِ رَ)
نکوفطرت بودن. رجوع به نکوفطرت شود
ادامه...
نکوفطرت بودن. رجوع به نکوفطرت شود
لغت نامه دهخدا
نیکوفطرت
(فِ رَ)
نیکوسرشت. نیک نهاد. خیرخواه
ادامه...
نیکوسرشت. نیک نهاد. خیرخواه
لغت نامه دهخدا
تصویر پاک فطرتی
پاک فطرتی
عمل پاک فطرت پاک سرشتی
ادامه...
عمل پاک فطرت پاک سرشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر نیک سیرتی
نیک سیرتی
خوش خویی خوش خلقی، پارسایی
ادامه...
خوش خویی خوش خلقی، پارسایی
فرهنگ لغت هوشیار